سلام برو بچز گل

احوالات؟

اینجوری نگاه نکنید که اینقدر دیر آپ کردم!

 نمیدونید چه اوضاعی بود این چند روز!

خیر سرمون رفتیم یه قرارداد با این شرکت سون بستیم واسه سررسید عید. هرچی بلا تو این عالم بود سرمون اومد!

روز اول قرار داد رفتیم کارخونه عکس محصولاتو بگیریم با اجازتون با ماشین تشریف بردم زیر یک ماشین خاور!

تا به خودم بیام دیدم سپر ماشین تشریف آورد  تو صورتم شیشه ی ماشین خورد شد تو صورتم!

چشمتون روز بد نبینه نصف دستم تا دو روز بی حس بود!

بعد از این که 2 ساعت واسه افسر خان آبغوره گرفتم تازه 50_50 نوشت!

مرتیکه ترک!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حیف اون همه اشک!

خلاصه بعد از اون رفتیم خونه وسایلو ببریم شرکت جدید که.....

تلفات اون قسمت بماند....

حالا بدون اینکه وسایلو بچینیم شرو کردیم کار حالا هر کاری میکردیم این هارد کامپیوتر پیدا نمیشد

 بعد از  2ساعت که گشتیم تازه باربری زنگ زد اینا جا موندن تو ماشین

خلاصه بالاخره با هر بدبختی بود یه طرح زدیم

بعد طرح و با پیک موتوری فرستادیم کارخونه تایید بشه ....پیک موتوری چپ کرد ...مردیم تا کار رسید!

حالا چه جوری تایید شد و چقدر ایراد بنی اسرائیلی گرفتن بماند

امروز 3 بار رفتم لیتوگرافی یه زینک از کار بگیرم بفرستم چاپخونه هر بار که رفتم یا فایل باز نشد یا کدها اشتباه شد این آخریم که گفتن کاغذ گلاسه تموم شده!

 خلاصه من گذاشتمو اومدم گفتن نیم ساعت دیگه بیا...

گفتم بیام یه حلالیت بخوام چون میترسم تا کار چاپ بشه من چیزی ازم نمونه

خلاصه دوستان خوبی بدی دیدید حلال کنید که من دارم میرم چاپخونه....